به گزارش همشهری آنلاین، پدیده سلبریتیسم در ایرانِ امروزه ما از آن قصههای پرغصه است که هر از چندگاهی در فضای مجازی و فضای حقیقی نَقل محافل سیاسی و رسانهای میشود. معمولا این طیف فارغ از فعالیتهایی که در عرصههای مختلف که مهمترینشان در حوزه «تصویر» است انجام میدهند، در بزنگاههای سیاسی نظیر انتخابات سیاسی، اعتراضات، اغتشاشات، بحرانهای امنیتی و... خودی نشان میدهند و حتی به مثابه اهرُم محرکِ خرابکاریهای خیابانی شناخته میشوند. نکته قابل توجه دیگر آن است که متاسفانه رفتارهای هیجانی و احساسی و همچنین سوء استفاده برخی طیفهای سیاسی از این افراد، باعث شده تا شاهد پشیمانی متعدد این قشر باشیم.
سرخوردگی و تمنا برای بازگشت
پرستو صالحی که چندین سال در بستر فضای فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی ایران، کار و فعالیت کرده بود، در سال 1400 به خارج از کشور و به ترکیه مهاجرت کرد. او که تا قبل از آن هم گاهی موضعهای تندی علیه جمهوری اسلامی ایران میگرفت، پس از مهاجرت سعی داشت بازنمایی خود در فضای مجازی را با موجسواری از وقایع سیاسی کشور، بالاخص در برهههای حساس پیگیری کند. او که در حوادث سال ۱۴۰۱ واکنشهای هیجانی، تند و غیرمتعارفی از خود نشان میداد طی یک پیام ویدئویی اعلام کرده است اوضاع احوال خوبی ندارد و خصوصا نسبت به خارج کردن مادر مریضش از کشور بسیار پشیمان است و از وی نیز در این ویدئو عذرخواهی میکند. البته او موضوع کسب درآمد و عدم کنترل خرج و مخارج را نیز یکی دیگر از عوامل بازگشت به کشور عنوان کرد. همچنین این سلبریتی نادم اشاره کرد درخواست بازگشتش به ایران را از طرف خانه سینما دنبال میکند و عقیده دارد تحت هر شرایطی ارج و منزلتی در ایران خواهد داشت که در خارج از کشور فاقد آن است.
صالحی گفته: «چند ماهی است که برای بازگشت به کشورم به همراه مادرم درخواست دادهام و دلایل زیادی برای بازگشت به ایران دارم. مادر من در سنی و شرایط فیزیکی قرار دارد که آوردنش به کشور دیگر اشتباه بزرگی بود که از من سر زد و از اینجا از وی میخواهم که مرا حلال کند که چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ جسمی آسیب دید.»
ماجرای پرستوی صالحی از این باب قابل توجه است که چنین افرادی در مورد کشورمان در برهههای حساس سیاه نماییهای کردهاند و شاید همین افراد دلیل مهاجرت دیگر ایرانیان به خارج از کشور شدهاند و نوعی سوداگریهای کاذب را برای آنان به ارمغان آوردند. اما حالا به خوبی با زندگی در خارج از کشور و هزینههای هنگفت کشورهای غربی آشنا شده و آشکارا دریافتهاند که توان زندگی در خارج از ایران را ندارند. به نظر میرسد لایههای پشیمانی این افراد چندسویه است اما در اعترافات خود هنوز خیلی از موارد را مطرح نمیکنند. هر چه که هست رویایی که از فیلمهای هالیوودی گرفتهاند در واقعیت برای آنان فروپاشیده است.
فرجام جوگیری سلبریتیها
این سرخوردگیها و شکستها در بین سلبریتیها و هنرمندانی که به این کشور پشت کردند و با بیگانگان همصدا شدند موضوع مسبوق به سابقهای است.
مهناز افشار یکی دیگر از بازیگرانی بود که با سوگیریهای شدید سیاسی از کشور مهاجرت کرد. بعد از خروج از ایران به واسطه شرایط ملتهب آن زمان با کمک بخشی از افراد در یک برنامه استعدادیابی بهعنوان داور انتخاب شد، بعد از آن دیگر در رویداد هنری مشخصی حضور نداشته است. اوج شرایط وخیم مهناز افشار جایی اتفاق افتاد که در یک تجمع توسط ایرانیان خارج از کشور و البته برخی از جامعه اپوزوسیون جمهوری اسلامی بیرون انداخته شد.
برزو ارجمند با استفاده از اعتبار خانوادگیاش تبدیل به بازیگر معتبری در کشور شد، بازیگری که نام انوشیروان و البته داریوش ارجمند همیشه باعث میشد تا احترامش حفظ شود. امروز برزو ارجمند فعالیت هنریاش محدود شده به حضور در کنسرت خوانندههای خارج نشین تا شاید مخاطب صدایش کند و برزو کمی آن رقص معروفش را روی سن انجام دهد. دیگر برای او عرصه بازیگری وجود ندارد و حاشیههایش مربوط به رقصیدنش شده است.
حمید فرخنژاد هم از روزی که ایران ترک کرد تنها در یک مصاحبه تلویزیونی جلوی دوربین رفته است، بازیگری که بخشی از حلقه سلبریتیهای ایرانی بود و حالا مدتهاست تجربهای در بازیگری ندارد. البته فرخنژاد در یک فستیوال سینمایی در کانادا شرکت کرد، اما همین حضور او هم با فیلم «میجر» اتفاق افتاد، اثری سینمایی که با حمایت بنیاد فارابی ساخته شد تا فرخنژاد تنها عملکرد هنری بعد از مهاجرتش را هم از ایران داشته باشد.
علی کریمیِ فوتبالیست که از دیگر سلبریتیهای آنطرف آبی است؛ اخیرا در گفتگویی بیان داشت که زندگی نرمال ایرانیاش را با مهاجرت و پرداختن به فعالیتهای سیاسی ضدنظام جمهوری اسلامی از دست داده و حتی در بین خود اپوزیسیون هم به چهرهای منفور و نه چندان درخور توجه تبدیل شده است.
رابعه اسکویی بازیگر ایرانی که برای کار به خارج از کشور رفته بود، درمورد شرایطش در آن بازه زمانی میگوید: وقتی رفتم دو کار هم تولید شد ولی بعد از مدتی متوجه شدم این شرایطی که در خارج از ایران است به هیچ وجه با معیارهای من سازگار نیست و من ربطی به اینجا و شرایطش ندارم چون من درایران رابعه اسکویی هستم نه دراینجا و از رفتنم پشیمان شدم، قطع همکاری خود را اعلام کردم و تصمیم گرفتم با هر شرایطی شده به کشورم برگردم.
ارژنگ امیرفضلی بازیگر دیگر نیز که در تورنتو کانادا زندگی میکند و مجبور شده شغلی چون راننده تاکسی را برای خود برگزیند چندی پیش از شرایط سخت زندگی و مخارج در آن کشور گفت.
اشکان خطیبی که دیر زمانی نیست که به خارج از کشور رفته صوتی منتشر شده که در آن فضای افسردگی و ناامیدی موج میزند. خطیبی شرایط زندگی در اروپا را سخت عنوان میکند و از گذشتهاش که مدیریت مجموعه فرهنگی را در ایران در اختیار داشته یاد میکند و میگوید که دیگر توان ذهنی و جسمی کار کردن را ندارد.
نظر شما